هر 2 برادر میخکوب تلویزیون شدهاند، گوینده با چنان آب و تابی بازی را گزارش میکند که هر دو از هیجان روی دو زانو بلند میشوند. وقتی فرصتی از دست میرود، مرتضی دو دستش را از عصبانیت به هم میکوبد و مصطفی از ناراحتی زیر لب غرولند میکند اما پدر همچنان پابرجا چشم به رقابت دوخته است. سوت داور به صدا در میآید و دست دوبنده قرمز را به نشانه پیروزی به بالای سر میبرد، صدای جیغ و هیاهوی بچهها کل فضای خانه را پر میکند.
علاقه مرتضی، برادر بزرگتر، به کشتی باعث میشود تا پدر او را در باشگاه ثبتنام کند. علاقه او به حدی زیاد بود که زمانی که به خانه باز میگردد از برادر کوچکش به عنوان حریف تمرینی استفاده میکند. چند صباحی نمیگذرد که برادر کوچکتر نیز وارد گود میشود، اکنون سالها از دوران نشستن پای تلویزیون و تماشای بازی کشتیگیران نامی خراسان مانند برادران خادم گذشته است و هر 2 برادر توانستهاند آرزوی کودکی خود را با افتخارآفرینی در بازیهای جهانی و کسب مدال طلا محقق کنند.
مصطفی علیزاده، متولد 1358 و از اهالی محله فرامرز عباسی است. او که قهرمانی نوجوانان و جوانان کشتی آزاد جهان را در کارنامه خود دارد اکنون مربی تیم ملی نوجوانان کشتی آزاد است. از زمانی که هنوز سن و سالی نداشت همراه پدر و برادر بزرگترش مسابقات کشتی را پای تلویزیون دنبال میکرد، شور و هیجانی که در صورت پدر حین تماشای مسابقات میدید برایش بسیار لذتبخش بود، مدت زیادی نگذشت که برادرش برای تمرین وارد گود شد، مصطفی نیز روزهایی را بر سکوی باشگاه مینشست و از نزدیک تمرینات برادر را تماشا میکرد.
تمام اینها باعث شد تا ذوق و شوقش برای کشتی گرفتن بیشتر شود. علاقه او به کشتی هر روز بیشتر و بیشتر میشود طوری که بازیهای استعدادهای آن دوره مانند برادران خادم و ناصر زینلنیا را دنبال میکند، امکان نداشت مسابقهای باشد که برادران خادم با دوبنده روی تشک کشتی بروند و او تماشای این بازیها را از دست بدهد.
از طرف دیگر دیدن پهلوان وفادار و پسرانش در محله شور و اشتیاق او را دوچندان میکرد طوری که اگر تاکنون ورزش و سرگرمی او بازی فوتبال بود حالا دیگر در 10 سالگی مصمم میشود تا به طور جدی تمرینات خود را آغاز کند بنابراین به سالن صحرایی یا همان مجموعه ورزشی تختی کنونی میرود و زیر نظر مرحوم سید جعفر موسوی و ناصر رحیمزاده، راه خود را آغاز میکند.
با دیدن برادران خادم و بزرگان کشتی که به باشگاه میآمدند، بیشتر تشویق میشدم تا برای قهرمانی و کسب مدال تلاش کنم
مصطفی علیزاده، بزرگ شده یکی از محلات قدیمی مشهد است، محلهای که بیشتر اهالی آن علاقهمند به ورزش زورخانهای و کشتی بودند، او میگوید: منزل پدری در چهارراه خواجهربیع قرار داشت و از همان کودکی میدیدیم که جوانان محله چقدر به این ورزش علاقه دارند و حتی اگر حرفهای و برای کسب قهرمانی نبود اما باز هم ساعتهایی را در زورخانه میگذراندند و شاید به نوعی بتوان گفت که محله ما محله پهلوان خیزی بود و نقش زیادی در علاقه من به کشتی داشت.
تمرینات خود را با علاقه در همان سالن صحرایی شروع میکند، زمان زیادی نمیگذرد که بر اصول و فنون کشتی سوار میشود، مربیها که مهارت او را میبینند تشویقش میکنند تا در مسابقات آموزشگاههای ناحیه یک مشهد شرکت کند: «با دیدن برادران خادم و بزرگان کشتی که به باشگاه میآمدند، بیشتر تشویق میشدم تا برای قهرمانی و کسب مدال تلاش کنم، بنابراین اولینبار به طور جدی در 12 سالگی روی تشک کشتی رفتم و از آنجا که اولین تجربه من محسوب میشد استرس و اضطراب زیادی داشتم اما این استرس با دیدن رقیب و سوت داور به اوج هیجان خود رسید و توانستم بعد از شکست دادن چند کشتیگیر مقام سوم مسابقات و مدال برنز را کسب کنم.»
او میافزاید: قبل اینکه وارد کشتی شوم، فوتبال بازی میکردم و عضو تیم ناحیه یک بودم. با توجه به اینکه بازیکن هافبک بودم، قدرتی بازی میکردم اما چون علاقهام به کشتی بسیار بیشتر بود، تغییر مسیر دادم. این قدرتی بودن هنوز هم در خلق و خو و بازی من مانده بود و همین روحیه باعث شده بود تا نسبت به دیگر بچهها تمرینات سختتری انجام دهم.
بعد از مسابقات آموزشگاههای ناحیه در مسابقات استان و سپس مسابقات رسمی قهرمانی استان شرکت میکند و با کسب قهرمانی استان، عازم مسابقات قهرمانی کشور میشود. در این مسابقات نیز میتواند مقام سوم را به دست آورد و برای مسابقات انتخابی تیم ملی سهمیه بگیرد.
حضور در مسابقات مختلف و اردوهای تمرینی باعث میشود تا زندگی شخصی و تحصیل او تحتتأثیر قرار بگیرد:« آنچه مسلم است این بوده که وقتی فردی وارد ورزش قهرمانی و حرفهای میشود، مسیر زندگی او تحتتأثیر قرار میگیرد، از غذا خوردن، خوابیدن، سبک زندگی و ... گرفته تا تحصیل و رفت و آمد و ... تمام مراحل زندگی فرد تغییر میکند، به عنوان مثال در فصل امتحانات یا همان خرداد ماه مسابقات برگزار میشد و کشتیگیر باید تمرینات فشرده بیشتری انجام میداد.»
وقتی فردی وارد ورزش قهرمانی و حرفهای میشود، مسیر زندگیاش تحتتأثیر قرار میگیرد
علیزاده تأکید میکند: «فردی که وارد فضای قهرمانی میشود و با هدف کسب مقام و ورود به مسابقات ورزش حرفهای را دنبال میکند، چند عنصر مهم را باید در نظر بگیرد. اول اینکه این رقابت با بقیه رقابتهای زندگی او تفاوت دارد به این معنا که یک قهرمان ضمن اینکه با حریف خود به لحاظ فیزیکی درگیر میشود با خودش نیز به نوعی در حال چالش است به عنوان مثال در رشته کشتی و یا رشتههای رزمی، ورزشکار باید وزن متناسبی داشته باشد بنابراین از خوردن بسیاری از غذاها منع میشود.
همچنین ورزشکار باید برای تمام مراحل زندگی خود مانند خواب کافی، تمرینات مداوم و .... برنامهریزی خاص داشته باشد. قهرمان باید بداند که هر کاری را نمیتواند انجام دهد و شاید مجبور شود تمریناتی برای حضور در مسابقات ملی و بینالمللی پشت سر بگذارد که شاید ضرر آنها برای بدن انسان بیشتر از نفع آن باشد، به همین دلیل هم بسیاری از ورزشکاران حرفهای آسیبهای عضلانی، استخوانی و ... میبینند هرچند که این آسیبها برای ورزش قهرمانی طبیعی جلوه میکند.»
علیزاده، کشتی را تنها یک ورزش نمیبیند: «به نظر من کشتی بیشتر از اینکه بخواهد ورزش باشد، راه و رسم زندگی است، فردی که در پستی و بلندی کشتی قرار میگیرد، چه قهرمان المپیک باشد و چه کسی که فقط به خاطر علاقهای که دارد در این حوزه تمرین میکند، شیوه زندگی را تمرین میکند. اعتقاد دارم کشتی و نوع تمرینات آن باعث میشود تا فرد طعم سختیها را بچشد و درسهایی بگیرد که در زندگی بسیار به درد میخورد، اینکه برخی افراد کشتی را فقط به چشم یک ورزش نگاه میکنند قبول ندارم چون کشتی در تاریخ ما، آیین پهلوانی و جوانمردی ما ریشه دارد.»
او تأکید دارد که کشتی در فرهنگ ایران جایگاه خاصی دارد به طوری که بعد از گذشت سالها هنوز هم وقتی صحبت از این ورزش میشود عِرق خاصی نسبت به آن در بین افراد دیده میشود: « اینکه در شهرهای ما هنوز زورخانههایی وجود دارد که با ضرب گرفتن و یا علی گفتن درس جوانمردی و پهلوانی را زنده نگه داشتند یا این مورد که بسیاری از افراد علاقهمند به کشتی هستند که برای قهرمانی و مسابقات وارد گود نشدهاند اما بعد از گذشت سالها و با وجودی که پا به سن گذاشتهاند حاضر نیستند از سالن کشتی و تشک جدا شوند تمام اینها نشان میدهد که کشتی با روح مردم ایران عجین شده است.»
به تاریخ که نگاه کنید در هزارههای قبل، کشتی چند خاستگاه مانند مصر، یونان و ... داشته و یکی از این خاستگاهها هم ایران بوده است. در تاریخ ایران براساس نوشتار شاهنامه که به نوعی تاریخ یلان و پهلوانان این سرزمین است، دورهای به نام پهلوانی وجود دارد به این معنا که پهلوانان بر جغرافیای اقلیمی ایران حکومت میکردند و مردم به آنها ارادت خاص داشتند. چون این پهلوانان در آن دوره تاریخی خاص نشان دادند که میتوان به آنها اعتماد کرد، هنوز هم در میان مردم ما نگاهها به پهلوانان و قهرمانان کشتی متفاوت است و آنها انتظارات متفاوتی در منش و اخلاق جوانمردی دارند.
علیزاده بیان میکند: «اینکه امروز مشاهده میکنید کشتیگیر به تشک، مربی، تماشاچی، حریفش و ... احترام میگذارد یک امر طبیعی است که ریشه در این ورزش دارد، تمام این موارد آموزههایی بود که مربیان و پهلوانان کشتی توصیه کردهاند و سینه به سینه گشته تا تبدیل به فرهنگ شده است و به همین دلیل هم تا اسم پهلوان به میان میآید همه انتظار جوانمردی، سر به زیری و دستگیری دارند چون پهلوانان را اهل مدد میشناسند.
فردی که چه از سن کودکی یا نوجوانی وارد فضا میشود بر اساس چیزهایی که از بزرگان خود میبیند این مرام و منش را جذب میکند اما بخش دیگر آموزشی است که به وسیله مربیان انجام میشود به این صورت که یک مربی فقط فن یا تکنیک آموزش نمیدهد به عنوان مثال مرحوم سید جعفر موسوی که مربی 80 درصد کشتیگیران قهرمان خراسان بود همیشه قبل از تمرین نیم ساعتی برای بچهها درباره مسائل اخلاقی، جوانمردی، احترام به والدین، صداقت و ... صحبت میکرد.»
مصطفی علیزاده، ثبات و پایداری را ویژگی اصلی یک کشتیگیر بیان میکند و میگوید: «کشتی ورزش بسیار سختی است و ممکن است کشتیگیر زمانی خسته و از ادامه مسیر دلسرد شود. این موضوع فقط به تمرینها مرتبط نمیشود چون کشتیگیر در تنگناهایی قرار میگیرد که ممکن است کم بیاورد و تنها کشتیگیرانی که میتوانند با این مسائل کنار بیایند و شخصیت پایدار پیدا کنند ماندگار میشوند.
البته عشق به کشتی و افتخارآفرینی برای کشور و شادی دل مردم بعد از کسب قهرمانی تمام خستگی کشتیگیر را بعد از تمرینات سخت و طاقتفرسا از بین میبرد و لبخند رضایت را بر لبانش مینشاند. به خاطر دارم زمانی که از مسابقات بازمیگشتم و مقامی کسب کرده بودم این اهالی محله بودند که به من انرژی دوباره برای طی کردن ادامه مسیر میدادند.»
علیزاده که اکنون مربی تیم ملی کشتی آزاد نوجوانان است، کار مربیگری را از سال 90 با دعوت به کارگاههای فنی تیم ملی و در کنار دیگر مربیان و زیر نظر رسول خادم آغاز میکند و از سال 2013 به عنوان مربی تیم ملی جوانان کار او جدیت بیشتری مییابد.
او درباره کار کردن با نوجوانان میگوید: «کار کردن با نوجوانان شرایط خاص خود را دارد، شرایط روحی و روانی بچهها در رده نوجوانان بسیار متفاوت است، چون هنوز به پختگی لازم نرسیدهاند و به توجه ویژه بیشتری نیاز دارند از طرفی شخصیت فنی کشتیگیر هنوز شکل نگرفته است و باید آموزشهای بیشتری به آنها داده شود ضمن اینکه بسیاری از آنها مسابقات بینالمللی کمتری را تجربه کردهاند، بنابراین مربی کار سختتری در پیش دارد .
خوشبختانه کشتی در رده نوجوانان رشد خوبی داشته است و بعد از 22 سال با کسب 4 مدال طلا و 3 مدال برنز توانستهایم قهرمان جهان شویم اما با توجه به اینکه بسیاری از بچههای رده نوجوانان به رده سنی بالاتر یعنی جوانان صعود کردهاند کار سختتری پیشرو داریم .اکنون تیم یک دست و خوبی با سرمربیگری امیر توکلیان داریم که اردوهای بسیار خوبی را نیز برگزار کردهایم و علاوه بر امیدهای زیادی که به تیم داریم، دلم به این تیم روشن است و میدانم که موفقیتهای خوبی کسب خواهیم کرد.»
این کشتیگیر دیروز و مربی امروز درباره فردی که الگوی ورزشی او بوده و هست نیز بیان میکند:« بیشتر کشتیگیران مرحوم تختی را به عنوان شخصیتی که در همه ابعاد روحیه پهلوانی و جوانمردی داشته است، میشناسند و این پهلوان را الگوی خود میدانند، من نیز مانند دیگر کشتیگیران مرحوم تختی را الگوی خود میدانم. از طرفی از همان کودکی که وارد گود شدم علاقه خاصی به شخصیت رسول خادم داشتم و سبک و اخلاق او را همیشه میپسندیدم.»
او درباره بهترین دوران ورزشی خود هم میگوید:« بهترین خاطراتم را مربوط به زمان مربیگری میدانم به ویژه روزهایی که در کنار مربی خودم و پیشکسوت کشتی خراسان مرحوم سید جعفر موسوی بودم و از اینکه میدیدم با گذشت حدود 30سال از دورانی که نزد وی شاگردی میکردم، همکارش شدهام احساس شعف و شادمانی میکردم. مرحوم موسوی، شخصیت متفاوت و تأثیرگذاری داشت و چه زمانی که شاگرد او بودم و چه زمانی که در تیم به عنوان مربی کنار او قرار داشتم همواره درس میآموختم.»
علیزاده، مسابقات حساس زیادی را به عنوان کشتیگیر و مربی تیم تجربه کرده است، او در اینباره میگوید:« اشتباهات داوری یک امر کاملا طبیعی است و ممکن است در هر مسابقهای رخ دهد چون خطای انسانی است. این موضوع برای من هم اتفاق افتاده است.
در مسابقات جهانی فرانسه سال 2000 زمانی که با حریف روسی روی تشک رفتم به علت اشتباهات داوری مدال طلایی که حقم بود به نقره تبدیل شد. مسابقات جنجالی زیادی را تجربه کردهام اما در زمان مربیگری استرس و اضطراب این مسابقات از کنار تشک برایم بیشتر بود به ویژه در مسابقات لیگ برتر کشور که بازیها از حساسیت بالایی برخوردار است.»
او که چند سالی است مربی رده نوجوانان کشتی آزاد است به علاقهمندان این ورزش توصیه میکند: «نوجوانان و جوانانی که علاقهمند به کشتی هستند باید توجه کنند که این ورزش را تنها با دید قهرمانی و کسب مدال نبینند چون فقط 5 تا 6 درصد این افراد تبدیل به قهرمان میشوند باید کشتی را به عنوان ورزشی که انسان بودن را یاد میدهد، تبلیغ و نگاه کرد.
در کشتی تنها به تقویت جسم توجه نشده بلکه تقویت روح و تربیت اخلاقی بسیار مورد توجه است و در حقیقت در این ورزش ورزشکاران یاد میگیرند همراه با تقویت بدن، ایمان خود را نیز تقویت کنند به همین دلیل هم است که قهرمانان ماندگار و محبوب در جامعه افرادی بودند که ویژگی چند بعدی داشتند، به این معنا که هم در حوزه ورزش قهرمانی و هم با اخلاق و روح پهلوانی و فتوت توانستند در دل جامعه رسوخ کنند.»
او تأکید میکند:« اکنون اخلاقیات و اجرای آن در زندگی باعث کنترل بسیاری از معضلات و مشکلات برای هر فردی میشود و باید این اخلاقیات همچون ورزش کشتی در زندگی فردی نیز اجرا و عملیاتی شود تا ورزشکار بتواند در بحرانیترین شرایط بهترین تصمیم و حرکت را انجام دهد.»
علیزاده همچنین درباره جایگاه کشتی خراسان در کشور بیان میکند:«کشتی خراسان از دیر باز همیشه حرفی برای گفتن داشت به طوری که نام و آوازه قهرمانان خراسانی همیشه بر سر زبانها بود اما در چند سال اخیر رخوتی در این ورزش استان ایجاد شد و وضعیت چندان مطلوب نبود به طوری که تک چهرههایی داشتیم که در عرصه قهرمانی کار میکردند اما صاحب دوبنده تیم ملی نشدند.
خوشبختانه طی یکی، دو سال اخیر با ورود مربیان کار بلدی که تجربههای بسیار خوبی در حوزه قهرمانی داشتند همچنین با روی کار آمدن مسعود ریاضی، رئیس هیئت کشتی و برگزاری مسابقات لیگ محلات در مشهد، کشتی خراسان جان دوبارهای گرفته است.»
مرتضی علیزاده، برادر بزرگتر مصطفی که قهرمان نوجوانان و جوانان کشتی آزاد جهان است و اکنون به عنوان سرمربی تیم خردسالان و نونهالان استان فعالیت میکند، درباره شخصیت برادرش و علاقهمندی هر دو برادر به ورزش کشتی میگوید: یک سال و نیم زودتر از مصطفی ورزش کشتی را شروع کردم اما زمانی که میخواستم در خانه تمرین کنم از مصطفی به عنوان حریف تمرینی استفاده میکردم.
خندهای میکند و میافزاید:« هر دو سن و سال کمی داشتیم و از آنجا که کشتی گرفتن در خانه و آن هم روی فرش باعث میشد تا آرنج و زانوی مصطفی آسیب ببیند او رغبت چندانی به اینکه حریف من باشد، نداشت به همین خاطر هم او را با وعده دادن مجاب میکردم به عنوان مثال میگفتم « اگر با من کشتی بگیری 10 تیله رنگیام را به تو خواهم داد»، اما همین که کشتی گرفتن ما تمام میشد با او تیله بازی میکردم و تیلهها را از او میبردم. »
میگفتم اگر با من کشتی بگیری 10 تیله رنگیام را به تو خواهم داد، اما همین که کشتی گرفتن ما تمام میشد با او تیله بازی میکردم و تیلهها را از او میبردم
وی درباره علاقه هر 2 برادر به کشتی بیان میکند: «پدرم در کشتی چوخه که ورزش محلی خراسان است، فعالیت میکرد البته نه به صورت باشگاهی. او علاقه بسیار زیادی به برادران خادم داشت، دیدن علاقه پدر باعث شده بود تا من و مصطفی نیز علاقهمند به کشتی شویم.
برای تعطیلات تابستان بود که پدر من را در یکی از سالنها برای تمرین کشتی ثبتنام کرد اما علاقه زیاد من و برد در یکی از مسابقات باعث شد تا با شروع مدارس تمرینات خود در باشگاه را قطع نکنم و همچنان در طول سال هم به باشگاه بروم. حدود یک سال و نیم بعد هم مصطفی که در این مدت برای تماشای تمرینات من به باشگاه میآمد، وارد گود شد تا کشتی را به صورت حرفهای دنبال کند.»